۱۳۸۹ فروردین ۱۲, پنجشنبه

بقیه داستان آدی کو تولید کننده سیستم های فرستنده بلوتوث Bluesmart


خیلی به شرکت زنگ زدم ، اما همیشه یک جوری طفره می رفتند . یا می گفتند الان توی یک شرکت مشغولم . یا میگفتند با شما بعدا تماس می گیریم .خلاصه بعد از کلی تماس با مدیر شرکت و زنگ زدن به شرکت به این نتیجه رسیدم که آنها نمی خواهند پول من را بدهند. در صورتی که خود آقای ببرزاده گفته بود دستگاه را بفرست ، اگر خراب بود پول شما را می دهیم .
بعد از 2 ماه که من را می پیچاندند درست 10 روز به عید مانده تماس گرفتم ، جناب یاشار ببرزاده گفت دستگاه را چک می کنیم ، ،آخر هفته با ما تماس بگیر . دوهفته بعد یعنی 9 فروردین تماس گرفتم . یک sms برایم فرستادند . "دستگاه شما مراحل گارانتی آن کامل شد ، روز شنبه برای شما ارسال می شود " . من که خیلی عصبانی شده بودم ، جواب دادم من پولم را می خواهم . من نمایندگی شما را گرفته بودم و این دستگاه را به عنوان نمونه می خواستم ، ولی دیگر نمایندگی شرکتی را که دستگاه های آن بارها و بارها خراب می شود نمی خواهم . و به آنها گفتم که داستان را در اینترنت در وبلاگ ها قرار می دهم . و کاری نکنید که کاسبی شما خراب شود . او نیز گفت هر کاری که می خواهی انجام بده .
در وبلاگی که مخصوص شرکت های متخلف بود ، داستان را قرار دادم و توسط sms به شرکت اطلاع دادم . آنها در جوابم یک sms برایم فرستادند به این ترتیب . "این sms های شما مدارک قانونی علیه  خودتان است و کاری که در آن وبلاگ انجام دادید مغایر با ماده 5 جرایم رایانه ای است . اگر تا 2 روز دیگر آن ها را از وبلاگ حذف نکنید ، وکیل شرکت علیه شما مراحل قانونی را پی گیر خواهد شد" .
در این جا به مدیران شرکت عرض کنم که ، اولا وبلاگ ، یک مکان خصوصی است ، که هر شخصی آزاد است در آن هر چیزی که دوست دارد بنویسد و اگر معتقد هستید که از شما نام برده شده است و ممکن است آبروی شما برود ، می خواستید که برای خودتان دشمن درست نکنید . باید پول من را می دادید . چطور است که 2 ماه من به دنبال شما بودم و زنگ می زدم ، اما شما حاضر نبودید حتی جواب بدهید ، یا حتی با من تماس بگیرید .حالا چه شده که به خوتان زحمت داده و یک sms فرستادید و کلی خرج کرید . شما اگر واقعا یک وکیل داشتید , به شما پیشنهاد می کرد که " بابا پول این بنده خدا را بدهید ، شما یک شرکت هستید ، برای شما یک دشمن هم زیاد است ، نگذارید قضیه از این پیچیده تر شود " . اما شما فکر می کنید که نه بابا او یک نفر بیشتر نیست ، هیچ کاری نمی تواند بکند.

در این جا یک حدیث می گویم که مضمون آن این است .
یکی از مواردی که می توانید از کسی غیبت کنید ، جایی است که به شما ظلمی شده است و می خواهید دیگران را مطلع کنید تا نظیر آن ظلم به شخص دیگری نشود . 

و یک جک بگویم:
یک روز یک دزد همین که از دیوار  پایین می آید ، بلافاصله مردم دنبال او می دوند و در خیابان داد می زند که دزد ، دزد ، بگیریدش . خلاصه دزد را می گیرند و به دادگاه می برند . دزد به قاضی می گوید من از این مردم شکایت دارم .آنها آبروی من را در خیابان برده اند .
پس نام بردن نام شما در این وبلاگ مانعی ندارد ، چون نمی خواهم دیگر افراد دستگاه های معیوب شما را با قیمت های نجومی بخرند و بعد از اینکه کلی وقت و انرژی آنها تلف شد ، پولشان از بین برود .
به هر حال بنده توسط sms  ، در جواب به آنها نوشتم که اگر شرکت شما وکیل دارد ، من هم ....(بستگان) ... وکیل است . اما شکایت به دادگاه راه سوم بنده بود ، زیرا تمام مدارک نزد بنده موجود است ، از برگه های خرید و رسید پول و sms هایی که بارها و بارها به خاطر خرابی دستگاه به شما زده ام . اما اصلا فکر نمی کردم ، که بخواهم آنقدر قاطع برخورد کنم و به دادگاه شکایت کنم . چون واقعا قصد من اذیت کردن آنها نبود و نمی خواستم 6 ماه آنها را اسیر خودم بکنم و فکر می کردم دوستانه قضیه حل شود . اگر این وبلاگ توسط کسی که وجدان پاک دارد اداره بشود و با مدارک مورد نیاز در معرض دید انسانهای سالم قرار گیرد ، و اگر شرکت از خر شیطان پایین بیاید دیگر چه احتیاج به دادگاه ، که وقت آنها و خودمان را بگیریم و کلی هم هزینه دادرسی شامل حال شرکت شود . آن موقع دیگر با 300 یا 400 هزار تومان قضیه حل نمی شد .
بنده باز در روز 10 فروردین با آنها تماس گرفتم ، تا شاید قضیه کش پیدا نکند ، اما آنها آن را گذاشتند پای ضعف بنده .
دوباره به شرکت پیشنهاد و نصیحت می کنم . این چند روز ، روزهای عید را سپری می کنیم . و بازدید کننده های وبلاگ بسیار کم است ، اما این چند روز که بگذرد ، بازدید کننده ها 10 برابر خواهد شد و یقین بدانید که آنها بازدید کننده معمولی نیستند . آنها به دنبال زدن کلمه آدی کو و یا بلواسمارت به این وبلاگ می آیند و یک مشتری بالقوه هستند و کافی است که هر کدام به 5 نفر از همکاران و جستجو کننده ها ، بگویند که دستگاه های شما خراب و معیوب است ، آن موقع دیگر هیچ کاری دیگر برای شما نمی توانم بکنم . تقریبا روزی 500 مشتری که هر کدام شاید بخواهند ، چند دستگاه بگیرند . علاوه بر مشتری هایی که به خاطر تبلیغات گذشته خودم ، در آغاز گرفتن نمایندگی ، با بنده تماس می گیرند . به هر حال تصمیم با خودتان است . اگر پول من را بدهید ، برنده واقعی شما هستید ، که این همه ضرر نمی کنید  و یا اگر مدارکی دارید به مدیر وبلاگ ارائه دهید ، تا شما را تبرئه کند .


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر